یکی از بزرگترین مزیتهای هوش مصنوعی گوگل، همان چیزهایی است که پیشاپیش درباره شما میداند
سارا پرز، سردبیر بخش خبرهای مصرفکننده در وبسایت TechCrunch، در گزارشی تازه توضیح میدهد که مدیران گوگل، شناخت عمیق این شرکت از کاربران را یک برگ برندهٔ کلیدی در رقابت هوش مصنوعی میدانند؛ مزیتی که مبتنی بر سالها جمعآوری داده از جستوجو، جیمیل، نقشه، یوتیوب و سایر سرویسهای گوگل است.
نگاه بنیانگذارهوش مصنوعی گوگل تنها یک پاسخگوی عمومی نیست؛ بلکه در حال تبدیل شدن به یک «دستیار آگاه» است که بر اساس تاریخچهٔ رفتاری کاربر، جوابهای شخصیسازیشده ارائه میدهد. این سطح از شناخت، هم فرصت است و هم چالش.
در گفتوگویی که رابی استاین، معاون محصول Google Search، در پادکست Limitless داشته، او میگوید بخش بزرگی از پرسشهایی که به هوش مصنوعی گوگل میرسد، جنس «مشورت و توصیه» دارد؛ از انتخاب محصولات گرفته تا تصمیمهای روزمره، و این همانجایی است که پاسخ شخصیسازیشده میتواند خیلی مفیدتر از یک جواب عمومی باشد. به گفتهٔ استاین، «فرصت بزرگ این است که هوش مصنوعی شما را بهتر بشناسد و بر اساس همین شناخت، بهطور یکتا برای شما مفید باشد»؛ چیزی که گوگل در کنفرانس توسعهدهندگان I/O هم روی آن تأکید کرده بود و نشان داد چگونه از طریق سرویسهای متصل مثل جیمیل میتواند تصویر پرجزئیاتتری از کاربر بسازد.
هوش مصنوعی گوگل: از Bard تا Gemini Deep Research
گوگل طی چند سال اخیر بهتدریج هوش مصنوعی خود را در سرویسهایش تزریق کرده است؛ از زمانی که جمینی هنوز با نام Bard شناخته میشد تا امروز که نسخهٔ پیشرفتهتری مثل Gemini Deep Research میتواند دادههای شخصی کاربر را برای تحلیل عمیقتر وارد کند. اکنون جمینی در سرویسهایی مثل Gmail، Calendar و Drive هم حضور دارد و میتواند ایمیلها، قرارها و اسناد را خلاصه کند یا پیشنهادهایی بر اساس الگوی رفتاری هر کاربر ارائه دهد.
هشدارهرچه دامنهٔ دادههای شخصی که وارد این «مغز جمعی» میشود گستردهتر میشود — از ایمیل و اسناد و عکسها تا تاریخچهٔ موقعیت مکانی در Google Maps و رفتار مرورگر — مرز بین یک دستیار واقعاً کمککننده و یک سامانهٔ بیش از حد نظارتگر، مبهمتر میشود.
بر خلاف سرویسهای صرفاً «opt-in»، در دنیایی که هوش مصنوعی تبدیل به هستهٔ اصلی محصولات گوگل میشود، پرهیز از این جمعآوری داده برای بسیاری از کاربران عملاً دشوارتر خواهد شد؛ نکتهای که برای کاربران ایرانی حساس به حریم خصوصی هم اهمیت ویژهای دارد، بهخصوص در زمینهٔ تحریمها و محدودیتهای حقوقی.
گوگل در مقابل، وعده میدهد که همین سطح عمیق شخصیسازی، هوش مصنوعی را بسیار کارآمدتر میکند: اگر سامانه بداند شما به چه برندها، سبک زندگی یا نوع محتوایی علاقه دارید، در پاسخها و پیشنهادهایش آنها را در اولویت قرار میدهد و بهجای فهرستهای عمومی «پرفروشها»، گزینههایی را رو میکند که احتمالاً واقعاً به کارتان میآید. رابی استاین تأکید میکند این همان «چشمانداز اصلی» است؛ ساختن ابزاری که نهفقط یک موتور جستوجو برای همه، بلکه یک دستیار آگاه و اختصاصی برای هر فرد باشد.
Pluribus و سؤالات اخلاقی
این ایده، بهنحوی یادآور روایت سریال «Pluribus» از اپلتیوی است؛ جایی که یک «دیگران» همهچیز از جهان، از جمله ریزترین اطلاعات زندگی افراد را میبلعد و بعد برای شخصیت اصلی داستان، کارول، هرچیز را شخصیسازی میکند؛ از غذای مورد علاقهاش تا چهرهای که برای گفتگو انتخاب میکند. اما در داستان، همین سطح از شناخت، برای کارول بیشتر ترسناک است تا مهربان؛ او هرگز رضایت نداده، اما سامانه او را بهتر از خودش میشناسد و همین نقطهٔ اصطکاک اصلی داستان است؛ وضعیتی که منتقدان، آن را با مدل دادهمحور گوگل مقایسه میکنند.
تحلیلنویسنده هشدار میدهد که دوری از «بلعیدن داده» توسط گوگل در عصر هوش مصنوعی روزبهروز سختتر میشود و اگر این شرکت تعادل را درست تنظیم نکند، تجربهٔ کاربر بیشتر «لرزآور و نظارتی» بهنظر میرسد تا «مفید و شخصی».
در عین حال، گوگل میگوید برای شفافتر کردن وضعیت، قصد دارد هنگام ارائهٔ پاسخهای شخصیسازیشده، بهطور مشخص به کاربر نشان دهد که این پاسخ بر اساس دادههای او تنظیم شده، نه یک جواب عمومی که برای همهٔ کاربران نمایش داده میشود.
به گفتهٔ استاین، حتی سناریوهایی مثل ارسال نوتیفیکیشن برای کاربری که چند روز دربارهٔ یک محصول تحقیق کرده و ناگهان آن کالا موجود یا حراج میشود، بخشی از همین آیندهٔ «جستوجوی هوشمند» است. او میگوید از نظر گوگل، آیندهٔ جستوجو بیشتر شبیه شبکهای از تعاملات است که در «حالتها و لحظههای مختلف زندگی» کاربر حضور دارد، نه یک قابلیت تکبعدی یا یک ویژگی منفرد در صفحهٔ نتایج.
کنترل کاربر در برابر «مغز جمعی»
در سطح تنظیمات، گوگل تأکید میکند که کاربران میتوانند در بخش “Connected Apps” در تنظیمات جمینی مشخص کنند کدام اپها اجازهٔ تغذیهٔ داده به هوش مصنوعی را داشته باشند. براساس توضیحات رسمی در صفحهٔ راهنمای جمینی و سیاست حریم خصوصی جمینی، دادههای کاربران ممکن است توسط بازبینهای انسانی هم مشاهده شود و به کاربران توصیه شده اطلاعات محرمانهای را وارد نکنند که تمایلی ندارند گوگل یا بازبینها برای بهبود سرویسها از آن استفاده کنند.
با این حال، هرچه دادههای بیشتری وارد «مغز جمعی» گوگل شود، منطقهٔ خاکستری پیرامون حریم خصوصی پررنگتر میشود و بحثهای حقوقی و اخلاقی تازهای را رقم میزند؛ موضوعی که برای قانونگذاران در آمریکا و اروپا و همینطور برای کاربران کشورهای درگیر تحریم، مثل ایران، به یک دغدغهٔ استراتژیک تبدیل شده است. گوگل امیدوار است با تأکید بر شفافیت، کنترلهای کاربری و نمایش واضح زمانی که پاسخها شخصیسازی شدهاند، بتواند این نگرانیها را تا حدی مدیریت کند؛ اما پرسش اصلی این است که آیا کاربران، این سطح از «دانستن همهچیز» توسط یک شرکت واحد را خواهند پذیرفت یا نه.
دسترسی سریع و ایمن به ابزارهای قدرتمند فناوری!
